زمینه های مشارکت آگاهانه زنان در فرآیند توسعه
انسانهایی مؤثر بر فرآیند تحول و پویایی در جوامع خود میباشند. آنان هم میتوانند تأثیرگذار بر روند کلی حرکت جامعه و هم میتوانند هدایتگر و تغییردهنده رفتارها و
منش در جامعه باشند.
نقش یک زن در محیط خانواده خود (به عنوان همسر، مادر یا دیگر نقشهای اجتماعی او) بلاشک در جهتگیریهای رفتاری همسر و فرزندانش تأثیری بسزا خواهد داشت. زنان غالبا میتوانند به عنوان هدایتگران پرقدرت در محیط خانواده عمل نمایند و واضح است جامعه که خود از اجزایی همچون خانواده تشکیل شده، از این روند بیتأثیر نخواهد ماند. با این ترتیب برای فراهم ساختن نقش هدایتگرایانه زنان در روند تحول و توسعه، مشارکت آگاهانه آنان در این فرآیند بسیار حایز اهمیت میباشد. در اینجا آگاهی از جنبههای گوناگون مورد نظر میباشد. اول، آگاهی خود زنان نسبت به حقوق اجتماعی و درک ارزش و جایگاه واقعی و انسانی خویش در جامعه و خانواده میباشد. این آگاهی شامل مسایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میشود. بخش دیگر آگاهسازی در ارتباط با افراد جامعه و به ویژه مردان میباشد. در واقع جامعه باید نگرشهای منفی و بعضا غیر انسانی که نسبت به زنان دارد را تغییر دهد تا زمینه برای مشارکت آگاهانه زنان در فرآیندهای توسعه و تحول فراهم آید و آنان بتوانند از تواناییها و قابلیتهای خویش در جهت سازندگی خود و جامعه استفاده نمایند.
عدم دسترسی زنان به انواع آموزشها و یا دسترسی نامناسب آنان در برخی موارد باعث خواهد شد تا آگاهی زنان در امور مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بسیار کم باشد. این ناآگاهیها تا جایی آمده و ریشه دوانیده است که به صورت عنصری فرهنگی یا مجموعهای از عناصر فرهنگی در آمده است و بسیار اتفاق میافتد که مورد قبول و احترام آحاد مختلف افراد جامعه انسانی از زن و مرد و کوچک و بزرگ میباشد.
پل هریسون در مورد دسترسی نامناسب زنان به آموزش که خود علت پایین بودن آگاهیهای آنان در زمینههای گوناگون میتواند باشد، میگوید:
«اگرچه حوا اولین تکه سیب دانایی را گاز زد، اما این آدم بود که قسمت بیشتری از سیب را خورد. آموزش و پرورش، راه به دست آوردن دستمزد، کارآیی و مهارت بیشتر است. اما در این راه برای زنان موانع بیشتری وجود دارد تا برای مردان.»
دانشمندان همواره برای دانش و آگاهی جایگاه خاصی قایل بوده اند.
آلفرد نورث وایتهد میگوید:
«در شرایط زندگی امروزی قانون تخلفناپذیری حاکم است. نژادی که ارزشی برای هوش تربیتیافته قائل نباشد محکوم به فناست ... امروز ما بقای خودمان را به نحوی حفظ میکنیم اما فردا که علم یک گام دیگر نیز به پیش بردارد دیگر هیچ گونه امکان فرجامخواهی نسبت به حکمی که در باره ناآموختگان صادر خواهد شد، وجود نخواهد داشت.»
رالف لینتون نیز در این زمینه میگوید:
«اگر هر گروه انسانی، فقط با تکیه بر تلاشهای خود، در اندیشه ارتقاء میبود، روند پیشرفت چنان کُند میشد که پیشبرد هر جامعهای نسبت به دوران پارینه سنگی مورد تردید قرار میگرفت.»
آگاهی یک مفهوم کلی و جامعتری نسبت به آموزش داشته و علاوه بر دانش و مهارت، بینش افراد را هم شامل میشود. مفهوم آگاهی به این معنا است که افراد قبل از پذیرش یک نقش، باید بینشی مثبت نسبت به آن داشته باشند. البته در ارتباط با مشارکت فعالانه زنان، علاوه بر آگاهی فردی، آگاهیهای اجتماعی نسبت به حقوق و ارزش والای خود در جامعه بسیار ضروری میباشد. چه بسا بسیاری از مشکلات زنان ناشی از این امر باشد که یک سری افکار و عقاید مخالف با توسعه آگاهیهای زنان در جامعه وجود دارد. بدین لحاظ باید خاطرنشان ساخت بینش ظرف و مظروف آن دانش و مهارت میباشد و واضح است چنانچه این ظرف کوچک باشد، انجام هر گونه فعالیت و صرف انرژی در افزایش ظرفیتهای مظروف عملی عبث و بیهوده خواهد بود. ارتقای آگاهیهای فردی و اجتماعی در زمینههای گوناگون از شروط اولیه برای تواناسازی زنان و آمادهسازی آنان جهت مشارکت فعالانه در سازندگی جامعه خود میباشد.
اثرات منفی عدم آگاهی نسبت به حقوق و جایگاه زنان و دختران در جامعه به شیوههای مختلف خود را نشان میدهد. گاهی شرایط و امکانات آموزشی برای تحصیل دختران فراهم است اما وجود برخی افکار غلط همانند اعتقاد به ازدواج زودرس و خارج از موعد دختران، استفاده از زنان و دختران به عنوان یک بازوی اقتصادی، اعتقاد به عدم ضرورت آموزش برای دختران و ... سبب میشود تا آنان از این موهبت بیبهره بمانند. نظامهای آموزش و پرورش معرفی شده از جانب قدرتهای استعماری بر اساس تبعیضات جنسی، طبقاتی و نژادی استوار است. نقش زناشویی سنتی در خانواده و جامعه، بسیاری از دختران را از سوادآموزی و رفتن به مدرسه محروم مینماید. در برخی از جوامع اهداف آموزش و پرورش ترغیب انقیاد کورکورانه دخترانی است که در مدارس ثبتنام میکنند. یکی دیگر از موارد عدم آگاهی که صدمات زیادی را به زنان و دختران وارد مینماید به مسایل مربوط به تنظیم خانواده برمیگردد.
جانیس جیگینز میگوید:
«در سریلانکا زنان به همان اندازه که در مقابله با نیروهایی که قابلیتهای تولیدی آنان را از طریق از بین بردن نظامهای زراعی خانوادگی یا خویشاوندی و متمرکز ساختن کشت محصولات در دست مردان کاهش میدهد، ناتوانند در تنظیم باروری خود نیز فاقد توانایی هستند.»
یکی دیگر از زمینههای آگاهی که باید در زنان وجود داشته باشد تا بتوانند به صورت انسانی پویا و فعال در زندگی فردی و اجتماعی خویش، تصمیمات واقعگرایانهای را اتخاذ نمایند، آگاهیهای سیاسی است که نفس این آگاهیها موجب میشود آنان کورکورانه در فرآیند توسعه مشارکت ننمایند. در بسیاری از مواقع آگاهیهای سیاسی میتواند به صورت انگیزهای مقتدر وارد عمل شده و انسانها را به انجام کارهای خارقالعاده وا دارد. در بسیاری از کتب و منابع، مقدمه آگاهی برای آموزش و آموزشدیدن، سوادآموزی دیده نشده است. اما واضح است زنانی که به سوادآموزی میپردازند در جامعه و خانواده احترام بیشتری کسب میکنند. در جستن کار و کاریابی از شرایط و مهارتهای بهتر و بیشتری برخوردارند و بدیهی است میتوانند حقوق بیشتری دریافت نمایند. زنان برای اداره مشاغل کوچک، استعداد بیشتر و بهتری دارند و سوابق و امتیازات آن را برای خود محفوظ نگاه میدارند، میتوانند نقش رهبری و مدیریت خود را تقویت نمایند و حقوق خود را بهتر بشناسند و برای کمک به تحصیل فرزندانشان از موقعیت بهتری برخوردار گردند.
در جوامع گوناگون، زنانی که فرصت تحصیلی و آموزشی برای آنان فراهم شده و از قید برخی اعتقادات منفی فرهنگی که ریشه در خرافات دارد، رهیدهاند، به مقامات عالی دست یافته و توانستهاند خدمات ارزندهای، فراتر از کار مردها، به جامعه ارائه دهند. تحصیل و سوادآموزی زنان و دختران خلاقیتشان را افزایش داده و بر قدرتشان در خانواده میافزاید. تحصیل دختران منافع اجتماعی بیشتری نسبت به پسران به همراه دارد. منافع مالی زیر ناشی از تحصیل دختران میباشد:
1ـ کاهش مرگ و میر کودکان. زنان تحصیلکرده به بهداشت اهمیت بیشتری میدهند.
2ـ کاهش دفعات بارداری،
3ـ کاهش مرگ و میر مادران.
منابع:
1ـ هریسون، پل، درون جهان سوم، شاداب و جدی (مترجم)، تهران، انتشارات فاطمی.
2ـ عبدالسلام، محمد، آرمانها و واقعیتها، ناصر نفری و مرتضی اسعدی (مترجمین)، تهران، انتشارات انجمن فیزیک ایران.
3ـ اورتام، راجرز و شومیکر راف، فلوید، رسانش نوآمدیها (رهیافتی میان فرهنگی) عزتاللّه کرمی و ابوطالب فنایی (مترجمان) شیراز.
4ـ مرکز کشاورزی بینالمللی هلند، ده مقاله در باره کشاورزی، ناصر اوکتایی (مترجم).
5ـ فمی، شعبانعلی حسین، معیارهای تواناسازی زنان در توسعه، ماهنامه جهاد، ش170.
علی جباری دکتری مدیریت آموزشی