چشم انداز شخصی
امروز استادمون از بچه ها خواست تا چشم انداز شخصی خود و نقطه ای از آینده که در نظر دارند به آن برسند را بنویسند و به او بدهند یعنی چیزی خواست که خیلی پیچیده بود و هر چه بنویسیم از یک جنبه دیگر ممکن است ایراد داشته باشد مثلاً اکثر بچه ها نوشته بودند میخواهند یک مدیر موفق بشوند و شخصی میخواست دومین زن کارآگاه ویژه قتل ایران باشد که اولین آن یک زن ایرانی دیگر است و کسی دیگر یک محقق که هزارها مقاله داشته باشد.!!!
خوب اینها از بی هیچی بهتر بودند که آدم بی برنامه باشد. ولی من که زیر بار نرفتم چیزی بنویسم و فقط از سئوال استاد تشکر کردم وقتی استاد به برگه من رسید با کنایه گفت یکی از بچه ها که فوق لیسانسه هنوز هیچی نتونسته بنویسه و این واقعاً زشته و فردا اگر جایی استخدام شوند به این نحو اگر باشند اخراج می شوند کلمه اخراج را که گفت به خودم لعنت فرستادم.
راستی شما چی چشم انداز دارین یا نه؟ اگر ندارید بهتر نیست بنویسید؟!
علی جباری دکتری مدیریت آموزشی